یک، دو، سه
C.R. MacNamara مدیر عامل شرکت کوکاکولا در برلین غربی در دوران جنگ سرد است، درست قبل از اینکه دیوار برلین ساخته شود. وقتی اسکارت، دختر سرکش رئیسش، به برلین غربی میآید، مکنامارا باید از او مراقبت کند، اما این کار زمانی دشوار میشود که او فاش میکند که با یک کمونیست ازدواج کرده است.