آنی و یار محبوبش یورکو در تابستان به دیدن والدین دختر در روستای کارپات اوکراین می‌روند. در جشن ایوان کوپالا، یک دلبر محلی به نام ایوانکا، که به مورنای معروف است، توجه او را جلب کرده و او را فریب می‌دهد. پس از ملاقات با مورنای، اتفاقات عجیب و مرموزی برای عاشقان آغاز می‌شود. بین دختران درگیری به وجود می‌آید - رابطه آن‌ها به جنگی ناامیدکننده تبدیل می‌شود که خون به جا می‌گذارد. این دشمنی برای همیشه آن‌ها را تغییر خواهد داد.