نویز سفید
جک گلدنی، استاد مطالعات هیتلر در کالج بر فراز تپه، شوهر ببت و پدر چهار فرزند/ناتنی، به خاطر نشت شیمیایی از یک واگن قطار که یک "رویداد سمی هوایی" را آزاد میکند، به شدت تحت فشار قرار میگیرد و مجبور میشود با بزرگترین ترس خود - مرگ خود - روبرو شود.