کیوکا: پیش از پایان تابستان
تابستان. یک خانواده سه نفره، یک پدر مجرد به نام بابیس و دو فرزند دوقلویش در آستانه بزرگسالی، کنستانتینوس و السا، با قایق خانوادگی به جزیره پوروس برای تعطیلات میروند. در میان شنا کردن، آفتاب گرفتن و پیدا کردن دوستان جدید، کنستانتینوس و السا به طور ناخواسته با مادر بیولوژیکی خود، آنا، که زمانی آنها را ترک کرده بود، ملاقات میکنند. این ملاقات احساسات دیرینهی کینه را در بابیس برمیانگیزد و منجر به یک سفر تلخ و شیرین به سوی بزرگسالی برای همه افراد درگیر میشود.