لیو چون ، که از فلج مغزی رنج می برد ، شجاعانه در میان بدن و ذهن می شکند تا مرحله رویایی را برای مادربزرگ خود تحقق بخشد ، در حالی که سعی در یافتن مختصات زندگی خودش دارد.