اوستا كريم نوكرتيم
وقتی مردی با رقاصی ملاقات میکند عاشق اومیشود و با او ازدواج می کند. پس از آن رقاص دیگر کار نمیکند و به خانه داری می پردازد. این رقصنده صاحب یک پسرمی شود که هر از چند گاهی او را ملاقات می کند بدون اینکه به مرد خود بگوید. این ملاقات های مخفی مرد را مشکوک کرده و صاحب کاباره ، که هنگام خارج شدن او از کار دچار ضرر شده ، این شبهه را تشدید می کند. کار به جایی میرسد که مرد و رقاص از هم جدا میشوند. سرانجام حقیقت آشکار شده این بار مرد و رقاصه همراه با پسرش زندگی مسالمت آمیزی را آغاز میکنند.
پیشنمایش موجود نیست.