فیلم عینکهای برادر من
بیست سال پیش، دو برادر دوقلو، آدریان و پل ون در بیل، پس از یک مشاجره که آدریان را نابینا کرد، از هم جدا شدند. آدریان با دلخوری در عمارت پدر دیابتیاش ماند و در نهایت با پرستار زیبا و بیمار پدرش، ماری، ازدواج کرد. در روز خاکسپاری پدرش که آدریان در آن شرکت نمیکند، پل برمیگردد. دیدار برادران دوستانه نیست: صدای شلیک به گوش میرسد و یکی از آنها دراز به زمین میافتد. آدریان به خدمتکارش، فردی، میگوید که پل را در دفاع از خود کشته است. در حالی که آنها در تلاشند تا جسد را از بین ببرند، یک کارآگاه در درب میکوبد. او برای پیدا کردن پل که ممکن است در وصیتنامه پدرش ذینفع باشد، استخدام شده است. و اوضاع بدتر میشود، زیرا ماری نیز مشکوک میشود.
پیشنمایش موجود نیست.