نامهای عشق
بهایا بنمحمود، یک زن جوان آزاداندیش، دیدگاه خاصی نسبت به مشارکت سیاسی دارد. او در تردید نمیکند که با کسانی که با او مخالفند بخوابد تا آنها را به سمت هدفش سوق دهد - که این شامل بسیاری از افراد راستگرا میشود. به طور کلی، این روش به خوبی کار میکند. تا روزی که با آرتور مارتین، مردی محتاط در سن چهل و چند سالگی، ملاقات میکند. او تصور میکند که با چنین نامی، باید کمی فاشیست باشد. اما نامها فریبندهاند و ظاهرها گمراهکننده.