در میدلتون
جورج یک جراح سختگیر است که یک پسر نوجوان سرکش دارد. ایدیت یک روح آزاد است که یک دختر نوجوان موفق دارد. وقتی آنها در یک تور پذیرش با فرزندانشان در دانشگاه کوچک و ایدئال میدلتون ملاقات میکنند، تصمیم میگیرند گروه را ترک کنند. اگرچه در ابتدا رقیب هستند، اما به زودی متوجه میشوند که تنها چیزی که بهتر از تور دانشگاه است، انحراف از مسیر است.