فیلم دختر
یک دختر جوان در دل خود یادآوری از یک لحظه دردناک را دفن میکند، زمانی که به عنوان یک کودک یک پرنده زخمی را به خانه آورد و پدرش که تحت فشار نگرانیهای خود بود، احساسات و longing او برای درک را متوجه نشد. دختر واکنش پدرش را به عنوان بیتوجهی برداشت کرد و در دنیای درونی خود بسته شد و به دنبال عشق پدر و نشانههای آن بود. از آن لحظه به بعد او و پدرش به تدریج از هم دور شدند و به عنوان یک بزرگسال دیگر نمیتواند محبتهای او را بپذیرد. پدر از احساس گناه رنج میبرد و به دنبال راهی برای بازگشت به دخترش است و سعی میکند رابطه گمشدهشان را احیا کند.