بیوه‌ای به نام پارواتی که در برمه زندگی می‌کند، به همراه دو پسرش، پرم و راجش، به بمبئی نقل مکان می‌کند تا با دوست و بیوه همسر مرحومش، سوکرم و دو دخترش، شانتی و دورگا، زندگی کند. او مقداری پول و جواهرات را که به او سپرده شده بود، به پارواتی برمی‌گرداند و او به یک بنگالوی بزرگ نقل مکان می‌کند. به زودی، پرم و راجش با شانتی و دورگا به ترتیب ازدواج می‌کنند. خانواده به طور هماهنگ زندگی می‌کنند تا اینکه خانم پریرا به پارواتی می‌گوید که پرم به همسر باردارش آسیب جسمی می‌زند. پارواتی و راجش تصمیم می‌گیرند که پرم را کنترل کنند - و این اقدام نه تنها سبک زندگی ایدئال آنها را خراب می‌کند بلکه هر دو برادر را مجبور به مقابله با یکدیگر می‌کند.