فیلم دزد بیخدا
پس از اعلام جمهوری، گروهی از متعصبان در سرطان رویای بازگرداندن سلطنت را داشتند و برای آن جنگیدند. در آن زمان خونین، فابیانو، پسری آرام، به قانقاسرو تبدیل میشود و توسط پلیس مورد حمله قرار میگیرد. با وجود زخمی شدن، او موفق میشود در یک مزرعه پناه بگیرد، جایی که لوسیا، دختر کشاورز، او را پنهان میکند و او عاشق او میشود.
پیشنمایش موجود نیست.