سوان جیهلوم نویسنده کتاب‌های جنسی است. همسرش این موضوع را کمی عجیب می‌داند، زیرا او واقعاً به سکس علاقه‌ای ندارد. از آنجا که سوان نمی‌تواند آرامش لازم برای نوشتن کتاب‌هایش را به دست آورد به دلیل خبرنگاران و دیگر افراد کنجکاو که می‌خواهند ببینند یک نویسنده جنسی چگونه زندگی می‌کند، تصمیم می‌گیرد به شهر کوچک نروژی ماربوسن نقل مکان کند. با این حال، ساکنان شهر قبلاً درباره سوان و نویسندگی‌اش شنیده‌اند و او با آغوش باز پذیرفته نمی‌شود. اما به زودی، ساکنان شهر متوجه می‌شوند که سوان گردشگران زیادی را جذب می‌کند و وقتی سوان تصمیم می‌گیرد دوباره فرار کند، مشاوره خوب به سختی پیدا می‌شود. سوان چاره‌ای جز ماندن در شهر ندارد.