در دوران اشغال ژاپن، تیغ کوچک، یک آشپز صادق در شانگهای، به دو چینی که از توهین به یک خدمتکار زیبا و متواضع به آزار جنسی می‌پردازند، واکنش نشان می‌دهد. در حین درگیری، این دو متجاوز با کمک تعدادی از همکاران خود از همان مدرسه هنرهای رزمی - که از ژاپنی‌ها حمایت می‌کنند - مواجه می‌شوند، در حالی که تیغ کوچک توسط جوانان مدرسه خود کمک می‌شود. یک درگیری بزرگ شکل می‌گیرد و آشپز به طور تصادفی یکی از اوباش را می‌کشد. پلیس برای دستگیری تیغ کوچک و تعطیل کردن مدرسه‌اش می‌آید، اما آنها مقاومت می‌کنند و آشپز فرار می‌کند. تیغ کوچک اکنون یک فراری است که در لباس مبدل زندگی می‌کند. وقتی یک دوئل بین دو مدرسه رقیب در یک مکان باز ترتیب داده می‌شود، تیغ کوچک در لباس یک پیرمرد تماشا می‌کند، اما نمی‌تواند مقاومت کند. او ریش مصنوعی‌اش را برمی‌دارد، نامش را اعلام می‌کند و خواستار شرکت در مسابقه می‌شود - و همه رقبا را شکست می‌دهد.