رنگ بنفش
داستانی حماسی که چهل سال از زندگی سیلی، یک زن آفریقایی-آمریکایی در جنوب را روایت میکند که از سوءاستفاده و تعصب فوقالعادهای جان سالم به در میبرد. پس از اینکه پدر abusive سیلی او را به 'مستر' آلبرت جانسون، که به همان اندازه تحقیرآمیز است، میسپارد، اوضاع از بد به بدتر میرود و سیلی مجبور میشود هر جا که میتواند همدمی پیدا کند. او با اراده ادامه میدهد و به رویای خود برای یک روز دوباره دیدن خواهرش در آفریقا چنگ میزند.