مردگان کراوات نمیزنند
جولییت فارست متقاعد است که مرگ گزارش شده پدرش در یک تصادف خودرویی در کوه، تصادف نبوده است. پدرش یک دانشمند برجسته پنیر بود که روی یک دستور مخفی کار میکرد. برای اثبات اینکه این یک قتل بوده، او از خدمات کارآگاه خصوصی ریگبی ریردن استفاده میکند. او یک تکه کاغذ پیدا میکند که حاوی فهرستی از افرادی است که 'دوستان و دشمنان کارلوتا' هستند.