فیلم شاگرد
در مونترال، ژان-پییر در صحنه یک تبلیغ تلویزیونی که تکنسین شاگرد است، اخراج میشود. او بیپول است، اجارهاش عقب افتاده و رزومهاش ضعیف است و هیچ واحد دانشگاهی ندارد. او نامزدی به نام میشل دارد، اما سرش به مدل آزاداندیشی از ایالات متحده، که او را در حین اخراج دیده و به آپارتمانش آمده تا عذرخواهی کند، گرم میشود. او الیزابت است، ترکیبی از معصومیت بیفکری و آزادی جنسی. ژان-پییر از دوست خلافکارش، داک، پول قرض میگیرد و لباسهایی میخرد تا الیزابت را تحت تأثیر قرار دهد. به زودی با او میخوابد و با داک دزدی میکند تا پولی برای بردن او به آکاپولکو به دست آورد. میشل سعی میکند او را به دایره خود بازگرداند. آیا راهی برای ژان-پییر وجود دارد؟
پیشنمایش موجود نیست.