جاننی تگزاس توسط ارتش ایالات متحده برای یافتن یک مسیر امن برای یک کاروان و مهاجران بیصبر به غرب استخدام میشود. جاننی متوجه میشود که بهترین راه حل پرداخت به گروه محلی از تبهکاران تحت رهبری یک قانونشکن روانی است. وقتی این کار جواب نمیدهد، سرهنگ استوارت به جاننی دستور میدهد که به یک دژ حمله کند و یک انبار مخفی از دینامیت را منفجر کند.