فیلم غربیهای دیوانه
ریتا کوچک رویایی دارد: او رویای یک دنیای بهتر را در سر میپروراند و معتقد است که تمام شرارتهای جهان از طلا ناشی میشود. بنابراین او تصمیم گرفته است تا تمام طلاهایی را که میتواند به دست آورد، منفجر کند. در این مأموریت، او با رئیس قبیله بایسونته سدو و دوستش فرانسیس همراه است. ریتا کوچک رینگو و جانگو را میکشد، اما به دست راهزن مکزیکی سانچو اسیر میشود که میخواهد طلاهای او را بدزدد. ستاره سیاه او را نجات میدهد و به نظر میرسد که مصمم به کمک به اوست، اما آیا واقعاً اینطور است؟