فیلم جانگو به آرامی میکشد
جانگو به درخواست مردی به نام سندرز به شهر سانتا آنا میرسد که در تلاش بود تا برای محمولهاش از یک دزد مکزیکی به نام ال سانتو، گذرنامهای امن خریداری کند. جانگو متوجه میشود که سندرز کشته شده و رقیب او، مردی به نام تامپسون، اکنون در حال مذاکره با ال سانتو است. جانگو پس از یک درگیری کوتاه با یک بیوه جوان زیبا به نام لیندا که اطلاعاتی درباره یک معدن طلا گمشده دارد، با موافقت برای همراهی یک محموله از طریق قلمرو ال سانتو، در این وضعیت گرفتار میشود.