24 ساعت در مرز بین آلمان شرقی و غربی. در یک منطقه دورافتاده از برلین غربی، افسران پلیس درباره زندگی شخصی خود صحبت می‌کنند، به تخلفات جزئی رسیدگی می‌کنند و در بهترین حالت، به چند نفر که به مرز “منطقه شوروی” نگاه می‌کنند، هشدار می‌دهند. در همین حال، همتایان آنها در آلمان شرقی تحت فشار زیادی هستند. روز با اقدام انضباطی آغاز می‌شود زیرا یکی از نگهبانان مرزی در حین خدمت خوابش برده است. ناظران خواستار هوشیاری کامل و گرایش ایدئولوژیک قوی هستند و شک و بی‌اعتمادی در میان این سربازان ارتش ملی (NVA) حاکم است. بدون اینکه سربازان متوجه شوند، چهار دانشجوی برلین شرقی در حال آماده‌سازی برای فرار به غرب هستند. اما در مه صبحگاهی، تنها همدست آنها، یک سرباز NVA، موفق می‌شود...