بازی خطرناک ترین
زمانی که شکارچی افسانه ای باب رینسفورد در صخره های خطرناک اطراف یک جزیره مرموز به گل می نشیند، خود را مهمان کنت زاروف، فردی منزوی و عجیب، می یابد. در ابتدا او بسیار مهمان نواز است، اما در نهایت زاروف رینسفورد و دو بازمانده دیگر از کشتی، خواهر و برادر ایو و مارتین توبرج، را مجبور می کند تا در یک بازی سادیستی از گربه و موش شرکت کنند که در آن آنها طعمه هستند و او شکارچی.