پسر اسماعیل ، طارك پس از سالها دور بودن به روستای خود باز می گردد و اعلام می كند كه وی به یك زن لتونی به نام Nugesha مشغول است و اگرچه او وسیله ای برای آن ندارد ، اسماعیل هنوز هم می خواهد كسی باشد كه برای هزینه های عروسی بپردازد.