هنگامی که یک زن خانه دار مسیحی شجاعانه ، هرچند بی ثمر ، متوجه می شود که شوهر فداکار او در یک بانک اسپرم دچار سکته مغزی شده است که در آن 25 سال است که مخفیانه خود را مخفیانه اهدا می کند ، دنیای پناهگاه خود را ترک می کند و در یک سفر شروع می شود تا پسرش بیولوژیکی خود را پیدا کند-یک قارچ خندق ، ناپاک سابق با او که یک رابطه عجیب و غریب اما معنی دار ایجاد می کند.