هلن و دخترش امیلی با اکراه با پدر هلن استن در یک سفر خانوادگی در اردوگاه همراه بودند و برای یک تجربه واقعی در خارج از منزل به داخل جنگل رانندگی می کردند ، فقط برای داشتن صاحب زمین عصبانی هوارد وارد می شوند و آنها را مجبور به ترک می کنند.