نویسنده جوئل گارسیا هنگام پیاده روی گردن خود را می شکند و خود را در یک مرکز توانبخشی با ریموند ، یک مرد بانوان اغراق آمیز و بلوز ، یک دوچرخه سوار نژادپرست می یابد.