مرد در ماه
قلب کلارا
بوسه ای برای وداع
همان زمان، سال بعد
گروههای خون
سوار نیکل
دگو، در سایه ترسبار
تابستان ۴۲
پیگیری خوشبختی
ماه تعقیبگر
راه پله پایین به بالا
درون دیزی کلوور
باید باران بچه را بیاورد
عشق با غریبه مناسب
«کشتن یک قلقلک»
جاده مارپیچی
به سپتامبر بیا
فریبگرای بزرگ
مسابقه موشها
ترس حمله میکند